کد مطلب:313527 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177
یا ابوالفضل امروز ما هم فلج آورده ایم
3. هیئت محترم قمر بنی هاشم علیه السلام كه قریب 100 سال از تأسیس آن در شهر مقدس قم می گذرد و در حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام عرض ادب می نمایند، همه ساله روز تاسوعا به نخل امامزاده حمزه رفته و در آنجا عزاداری باشكوه و وصف ناپذیری
[ صفحه 336]
دارند، به طوری كه مورد توجه اقشار مختلف واقع شده و حتی از سایر محلات قم در آن شركت می كنند و به همین مناسبت هم كسانی مورد عنایت خاص واقع شده و كراماتی دیده اند. این جانب، كه در سال های اخیر از طرف مرحوم والد، حجةالاسلام والمسلمین حاج سید زین العابدین یثربی رحمة الله علیه، و اهالی محل برای خوش آمد گویی به عزاداران به حالت ایستاده در روی منبر نسبت به ساحت قدس ابوالفضل علیه السلام عرض ادب می كردم، مشاهداتی داشته ام كه به یكی دو مورد از آنها اشاره می كنم:
قریب هجده سال قبل، در تاریخ 1355 شمسی، در حالیكه هیئت عزادار مذكور وارد صحن امامزاده حمزه می شد و مرحوم سلالة السادات حاج سید تقی كمالی قمی با خلوص مخصوص به خود، فریاد «مظلوم وای» برمی كشید، پسربچه ی فلجی را كه پدرش بالای سر او ایستاده بود مشاهده كردم كه وسط درب صحن نشسته بود. پدرش، حاج غلامرضا یزدان دوست، گوسفندی را قربانی كرده و از خون گوسفند قربانی به پیشانی او پاشیده بود. منظره ی تأثرانگیزی بود. حقیر هم علی المعمول در حال عزیمت به منبر بودم كه والد محترم او، كه در ارادت به خاندان عصمت و طهارت معروف است، به بنده التماس دعا گفت. رفتم منبر و داستان «مخیلف» (یكی از شیوخ فلجی كه با توسل به حضرت عباس شفا گرفته است) را به عنوان مقدمه ی توسل مطرح كردم سپس در حالیكه جمعیت در صحن و پشت بام ها ناظر جریان بودند، طفل فلج را بر روی دست گرفته و عرض كردم:
- یا اباالفضل، امروز ما هم فلج آورده ایم!
صدای شیون و زاری از زن و مرد بلند شد. كودك، دقایقی روی دست من بود، وقتی او را زمین گذاردم روی پای خویش ایستاد این نوع كرامات كه مشهود همگان بوده مورد توجه بیشتر مردم به این مجلس سالانه شده است، به طوری كه همه ساله از سایر محلات برای عرض اخلاص و توسل در روز تاسوعا به محل امامزاده حمزه می آیند. خداوند عالم به بركت اولیای عظیم الشأن اسلام و حضرت ابوالفضل علیه السلام همه ی بلاد مسلمین، به خصوص این كشور امام زمان علیه السلام را، حفظ فرماید.
[ صفحه 337]
[ صفحه 336]
دارند، به طوری كه مورد توجه اقشار مختلف واقع شده و حتی از سایر محلات قم در آن شركت می كنند و به همین مناسبت هم كسانی مورد عنایت خاص واقع شده و كراماتی دیده اند. این جانب، كه در سال های اخیر از طرف مرحوم والد، حجةالاسلام والمسلمین حاج سید زین العابدین یثربی رحمة الله علیه، و اهالی محل برای خوش آمد گویی به عزاداران به حالت ایستاده در روی منبر نسبت به ساحت قدس ابوالفضل علیه السلام عرض ادب می كردم، مشاهداتی داشته ام كه به یكی دو مورد از آنها اشاره می كنم:
قریب هجده سال قبل، در تاریخ 1355 شمسی، در حالیكه هیئت عزادار مذكور وارد صحن امامزاده حمزه می شد و مرحوم سلالة السادات حاج سید تقی كمالی قمی با خلوص مخصوص به خود، فریاد «مظلوم وای» برمی كشید، پسربچه ی فلجی را كه پدرش بالای سر او ایستاده بود مشاهده كردم كه وسط درب صحن نشسته بود. پدرش، حاج غلامرضا یزدان دوست، گوسفندی را قربانی كرده و از خون گوسفند قربانی به پیشانی او پاشیده بود. منظره ی تأثرانگیزی بود. حقیر هم علی المعمول در حال عزیمت به منبر بودم كه والد محترم او، كه در ارادت به خاندان عصمت و طهارت معروف است، به بنده التماس دعا گفت. رفتم منبر و داستان «مخیلف» (یكی از شیوخ فلجی كه با توسل به حضرت عباس شفا گرفته است) را به عنوان مقدمه ی توسل مطرح كردم سپس در حالیكه جمعیت در صحن و پشت بام ها ناظر جریان بودند، طفل فلج را بر روی دست گرفته و عرض كردم:
- یا اباالفضل، امروز ما هم فلج آورده ایم!
صدای شیون و زاری از زن و مرد بلند شد. كودك، دقایقی روی دست من بود، وقتی او را زمین گذاردم روی پای خویش ایستاد این نوع كرامات كه مشهود همگان بوده مورد توجه بیشتر مردم به این مجلس سالانه شده است، به طوری كه همه ساله از سایر محلات برای عرض اخلاص و توسل در روز تاسوعا به محل امامزاده حمزه می آیند. خداوند عالم به بركت اولیای عظیم الشأن اسلام و حضرت ابوالفضل علیه السلام همه ی بلاد مسلمین، به خصوص این كشور امام زمان علیه السلام را، حفظ فرماید.
[ صفحه 337]